مجله کودک: هر مادر و پدری که در انتظار به دنیا آمدن فرزندشان هستند، آرزوهای زیادی برایش در سر دارند و قطعا او را فرزندی سالم با تواناییهای بیشماری تصور میکنند. اکثر اوقات هم همین اتفاق میافتد اما تعدادی از پدر و مادرها هستند که با به دنیا آمدن فرزندشان، زمانی که با نقصها و بیماریهای نوزادشان روبرو میشوند، تمام توان و انرژیشان را از دست میدهند و زندگی خود و فرزندشان را نابودشده تصور میکنند به جای اینکه به تغییر زندگی رو بیاورند. سوالهای زیادی دارند مثل اینکه چرا ما؟ چرا فرزند ما؟ آیا تقصیر از ماست؟ آیا ما مرتکب اشتباهی شدهایم؟ آیا در دوران بارداری صدمهای به فرزندمان رساندهایم؟ و هزاران سوال دیگر.
درست مثل روبرتو دیآنجلو و فرانچسکا فدئلی که فکر میکردند نوزاد پسرشان سالم است، تا این که وقتى فرزندشان ۱۰ روزه بود فهمیدند که او در دوران قبل از تولد سکته مغزی کرده است. آنها با ماریو که قادر به کنترل سمت چپ بدنش نبود، با هجوم سوالات دشوارى روبرو شدند: آیا او مىتوانست یک زندگی «طبیعی» داشته باشد؟ آیا مىتوانست زندگى کاملى را داشته باشد؟
تغییر دیدگاه مساوی است با تغییر شرایط
روبرتو و فرانچسکا در این تدتاک می گویند که در نهایت ناامیدی و ناراحتی فرزندشان را برای فیزیوتراپی و درمانهای دیگر میبردند و تمام تلاششان را میکردند تا توانایی را به فرزندشان بازگردانند. آنها از تکنیک هدایت نرونهای آینهای برای این کار استفاده میکردند اما در حین این کار متوجه شدند که آینهی اصلی و واقعی خودشان هستند. تمام توجه و نگاه فرزندشان به آنهاست و از آنها الگو میگیرد. مهم نیست که چقدر تلاش کنند، تا زمانی که به فرزندشان به چشم یک مشکل نگاه کنند و با ناامیدی تلاش کنند و خودشان را شکستخورده ببینند نتیجهای نخواهند گرفت. اینجا بود که فهمیدند کلید کار در تغییر نگاه و نگرش آنها و تغییر زندگی است.
این زوج تلاشگر و از طرفی آشنا با فناوری سایتی را طراحی کردند به اسم fightthestroke.org تا با کمک آن بتوانند به هزاران پدر و مادر دیگری که مثل آنها هستند و فرزندشان در سنین پایین دچار چنین مشکلی میشود کمک کنند و آگاهی بدهند.
در بخشی از این تدتاک میبینید که:
اما یک روز فهمیدیم که ماریو به دست ما نگاه نمىکند. به ما نگاه مىکند. ما آینهاش بودیم. و مشکل این بود که ما افسرده بودیم و روحیهمان پایین بود، ما به او به عنوان مشکل نگاه مىکردیم، نه به عنوان پسرمان، نه از دید مثبت. و آن روز واقعاً دید ما تغییر کرد. فهمیدیم که باید آینهاى بهتر براى ماریو باشیم.
از نقاط قوتمان شروع کردیم، و در همان حال از نقاط قوت او نیز شروع کردیم. از این که به او به عنوان مشکل نگاه کنیم دست کشیدیم، و شروع کردیم تا به او به عنوان فرصتى براى بهتر شدن نگاه کنیم. و واقعاً تغییر همین بود. گفتیم که ” نقاط قوت ما چه چیزهایى هستند که واقعاً مىتوانستیم براى ماریو بکار بگیریم؟” و از علاقمندىهایمان شروع کردیم. منظورم این است که من و همسرم با هم کاملاً فرق داریم، اما خیلى چیزهاى مشترک داریم. ما عاشق سفریم، عاشق موسیقى، و عاشقِ بودن در در جاهایى مثل اینجا هستیم، و ماریو را با خودمان به تمام جاهایی بردیم که خودمان میرویم و دوست داریم.
تدتاک تغییر زندگی در دستان توست
تدتاک تغییر زندگی در دستان توست را با زیرنویس فارسی ببینید.
پیشنهاد میکنیم تدتاک «چطور بازیها بچهها را باهوشتر میکنند؟» را هم ببینید.
ارسال یک پاسخ
مشاهده نظرات