کتاب این یار مهربان با آمدن تکنولوژی و بازیهای رایانهای دارد کمرنگ میشود، این مهم است که نگذاریم این اتفاق بیافتد، چرا؟ چون بسیاری از مهارتهای شناختی و رشد کودکان در گرو خواندن کتاب است. هنوز کتاب خواندن بخش عمدهای از دایره یادگیری کودکان را به خود اختصاص میدهد. به جز تاثیر کتاب خواندن در کودکی ایجاد این عادت مفید از بچگی آن را برای سنهای بالاتر نیز به بخشی از زندگی فرد تبدیل میکند. عادتهای خوب را از کودکی ایجاد کنید.
در این مقاله ما سعی داریم مواردی ذکر کنیم که کمک میکنند بچهها به کتاب خواندن علاقه مند شوند. این مقاله از سایت معتبر ahaparenting توسط مجله کودک، گروه پژوهشی و آموزشی اپلیکیشن آی قصه ترجمه و بازنویسی شده است.

- از همان سالهای آغازین زندگی کودکتان، برایش کتاب بخوانید
آن هم نه فقط در زمان خواب. سعی کنید اولین اسباببازیهایی که برای فرزندتان میخرید، کتابهای تختهای و پارچهای باشد. این کتابها را داخل ساک پوشک بچه بگذارید و همه جا با خود همراه داشته باشید. زمانی مشخص را به عنوان «اوقات دنج و دوستانه» اختصاص دهید و در آن، هم عشق و محبت خود و در آغوش گرفتن کودکتان را با خواندن کتاب پیوند دهید. هر وقت هر یک از شما نیاز به استراحت داشت، سریع کتابی را بردارید و برای فرزندتان بخوانید. هر زمان ممکن را میتوانید به عنوان اوقات دنج و دوستانه در نظر بگیرید، مثلا پس از آنکه کودک بدخلق شما آرام گرفت، هنگام خوردن نهار، پس از مدرسه، یا وقتی که در روزهای آخر هفته، در حال نوشیدن چایی هستید.
- بازدید از کتابخانه را شروع کنید
زمانی که فرزندتان به سن دو سالگی رسید، او را مرتباً به کتابخانه ببرید و شاید به این شکل، به جایی برسد که خواندن کتاب را به هر فعالیت دیگری ترجیح دهد. از زمانی که در کتابخانه سپری میکنید، برای خواندن کتاب برای فرزندتان و همچنین انتخاب کتابهای مناسب او استفاده کنید. بچههای من هرگز در ساعت قصهخوانی در کتابخانه، سر جایشان بیحرکت نمینشینند، ولی اگر فرزندان شما از این کار خوششان میآید، سعی کنید هر جور شده به کتابخانه، شهر کتاب یا پارک کتاب کودک کتابخانه ملی بروید. شده حتی اگر تهران نیستید یا شهر کتاب و پارک کتاب ندارید در شهر یا شهرستان خود کتابخانه محلی پیدا کنید و عضو شوید، به این طریق همیشه میتوانید براحتی یک کتاب جدید پیدا کنید و برای فرزندتان بخوانید.
نظارت بر یک کودک تازه راه افتاده و پیدا کردن کتاب از بین قفسهها، همیشه یکی از چالشهای والدین بوده است؛ برای این کار، میتوانید فهرستی از نویسندگان و کتابها تهیه کنید تا بتوانید سریع و راحت، بهترین کتابها را پیدا کنید. معمولا، خود کتابدارها فهرستی از کتابهای محبوب سنین مختلف دارند و همچنین، از پیشنهادت سایر والدین و فرزندانشان هم میتوانید همیشه استفاده کنید. تعدادی کتاب دنبالهدار را پیدا کنید و هر وقت، نویسنده محبوب فرزندتان، کتاب جدیدش را چاپ کرد، در شادی و هیجان او شریک شوید.

- فرزندتان را به زور، مجبور به یادگیری خواندن نکنید
اکثر بچهها پس از اینکه به یکسری مهارتهای اولیه دست پیدا کردند، خواندن را به شکلی طبیعی یاد میگیرند. هدف شما نباید این باشد که به آنها بخش کردن کلمات را یاد دهید بلکه باید عشق به کتاب و مطالعه را در آنها بپرورانید و کاری کنید که هم تصاویر کتاب و هم خود داستان برایشان جذاب شود. اگر طریقه خواندن کلمات را به کودک یاد دهید، تمام لذت کتابخوانی را از او خواهد گرفت. اگر او را تحت فشار قرار دهید، خجالت زده شده و احساس خنگ و احمق بودن به او دست میدهد. و این احساسات، تا آخر عمر همراهش باقی خواهد ماند و هیچ کمکی به فرایند یادگیری او نخواهد کرد.
حتی بعضی از بچههای خیلی باهوش هم بعد از هفت سالگی، شروع به یادگیری حروف و کلمات میکنند. اصلا نگرانی به خود راه ندهید. چون آنها قادرند به سرعت خود را به بچههایی برسانند که از سن ۴ یا ۵ سالگی، خواندن را شروع کرده اند. من دو کودک را میشناسم که یکی از ۳ سالگی و دیگری از ۶ سالگی شروع به خواندن کردند. اکنون هر دوی آنها ۹ سال سن دارند و کلاس چهارم هستند. قابلیت خواندن تقریبا هر دوی آنها در حد یک کلاس هشتمی است. تنها تفاوتشان این است که کودکی که زودتر (از سه سالگی) خواندن را شروع کرده اعتماد به نفس کمتری دارد و دیگر حس «خاص بودن» نمیکند و به شکل نفرت انگیزی خود را برتر از باقی بچهها میبیند. اینکه به فرزندتان فشار بیاورید که در سنین پایینتر خواندن را یاد بگیرد هیچ فایدهای نداشته و در واقع ضررهای آن خیلی بیشتر است. اما آیا این بدان معنی است که باید جلوی کودکی که خودش به خودش تعلیم خواندن میدهد بگیرید؟ البته که نه. حرف من این است که مجبورش نکنید و کاری نکنید فرزندتان، این قالبیت خود را مایع برتری و فخرفروشی نسبت به دیگر بچهها قلمداد کند، چون دیر یا زود، بقیه بچهها به پای او خواهند رسید. تقریبا مثل این میماند که بگوییم یک کودک در سن ۹ ماهگی یا ۱۶ ماهگی شروع به راه رفتن کرده است، واقعا چه کسی این چیزها برایش مهم است؟

- هر وقت که توانستید، برای فرزندتان کتاب بخوانید
طی سالهای گذشته، متوجه شدم زمانی که فرزندانم هنوز آنقدر بزرگ نشده بودند که سر میز با ما غذا بخورند، خواندن کتاب برایشان در حین نهار یا شام زود هنگام (یعنی وقتی پدرشان هنوز از سر کار به خانه بازنگشته)، آنقدر سرشان را گرم میکرد که سر جایشان بنشینند و به داستان گوش کنند. وقتی وعده غذایی بچهها را با حضور خودم که برایشان کتاب میخواندم تا سرشان گرم شود همراه میکردم، خیلی بیشتر از مواقعی که آنها را روی صندلی پایه بلند یا سر میز آشپزخانه مینشاندم تا غذایشان را در حین آشپزی کردن من بخورند، غذایشان را تمام میکردند. این کار با نشاندن بچهها روبروی تلویزیون یا کامپیوتر در حین غذا خوردن، خیلی فرق دارد. زیرا در این حالت، بچهها در حالی که به صفحه تلویزیون خیره شدهاند، بصورت ناخودآگاه، لقمه غذا را در دهانشان میگذارند. وقتی شخصی دیگر برای کودک کتاب بخواند، درست مثل این است که در حال گوش کردن به رادیو است؛ در این حالت، وی میتواند به غذایش نگاه کند و در حین گوش دادن به داستان، آن را مزه مزه کند و هرازگاهی هم به عکسهای کتاب که به او نشان میدهید نگاهی بیندازد.

- وقتی کودک خودش خواندن را یاد گرفت، خواندن کتاب برای او را متوقف نکنید
در تمامی مراحل رشدی کودک و تا زمانی که به شما اجازه این کار را بدهد، برایش کتاب بخوانید. مداومت شما در خواندن کتاب برای کودکتان باعث میشود که او همزمان با پیشرفت مهارتهای شخصی خودش، همچنان به کتابخوانی علاقمند باقی بماند. با این کار، محتوای خیلی بیشتری خواهید داشت تا از آن برای گفتگو با فرزندتان در مورد ارزشها و انتخابهای زندگی استفاده کنید.
اغلب والدین از این مینالند که فرزندشان که از سنین خیلی پایین خواندن را یاد گرفته، توانایی خواندن را دارد ولی از خود، هیچ علاقهای به انجام آن نشان نمیدهد. البته مشکل کودک این است که فقط میتواند کتابهای ساده و راحت را بخواند، اما در عین حال، قوه تخیل او بیشتر به سمت داستانها و شخصیتهای پیچیده تر گرایش دارد. اما خواندن اینگونه کتابها برای کودک خیلی زجرآور است زیرا کلمات زیادی در آن دیده میشود که کودک قادر به فهم آنها نیست. پروسه فهماندن این کلمات به کودک، حواس او را از اصل قصه پرت میکند. اما راه حل این مشکل چیست؟ والدین کودک باید همچنان برایش کتاب بخوانند تا او را مجذوب و شیفته اسرار کتابها کنند.
در این مرحله حساس و آسیب پذیر، ارزشش را دارد که وقت بیشتری را صرف یافتن کتابهایی بکنید که کودکتان بتواند بخواند و برایش جالب و هیجان انگیز هم باشد. در این زمینه، کتابهای تصویری که واژههای زیادی در آن بکار رفته، خیلی راهگشا هستند چون تصاویر و نقاشیهای بکار رفته در کتاب، کودک را مجذوب خود کرده و همچنین از روی آنها میتواند معنی کلمات را هم بفهمد. خیلی زود و با یادگیری بیشتر در مدرسه و همچنین با خواندن کتابهایی که در منزل برایش فراهم کرده اید، مهارتهای خواندن کودکتان با میل او به مطالعه کتب مختلف، هماهنگ خواهد شد. تنها در عرض چند ماه، کودکتان قادر خواهد بود کتابهای چند فصلی ساده را بخواند. وقتی به این مرحله رسید، کتابهای دنبالهدار را برایش خریداری کنید که در اغلب موارد، بچهها را به خواندن جلدهای بعدی وسوسه میکنند.

- ساعات مطالعه روزانه را تبدیل به یکی از آداب رسمی منزل خود کنید
روزانه زمانی مشخص را به عنوان «ساعت کتابخوانی دورهمی» در نظر بگیرید. از این برنامه میتوانید برای آرامش بخشیدن به بچهها بعد از ساعات مدرسه و یا بعد از نهار روزهای تابستان و یا برای پایان بخشیدن به یک روز پرکار در هنگام عصر استفاده کنید. اگر به بچهها اجازه دهید که شب کمیدیرتر بخوابند، با شگفتی خواهید دید که تا چه حد انگیزه آنها برای خواندن کتاب بالاتر میرود.
البته بعضی از بچههای شش ساله در پایان روز به قدری خسته هستند که دیگر دل و دماغ خواندن کتاب را ندارند. تا زمانی که فرزندتان به سنی برسد که حوصله خواندن قصههای شبانه هنگام خواب را داشته باشد، ساعت کتابخوانی دورهمیاش را برای زمانی که تکالیفش را تمام کرده و شما هم در حال پختن شام هستید تنظیم کنید.
- به کودک خود در پیروزی بر مرحله بعدی کمک کنید
کتابی را برایش انتخاب کنید که بتواند بخواند ولی در عین حال، کمیسختتر از کتابهایی باشد که خودش انتخاب میکند – مثلا به جای یک کتاب تصویری ساده، یک کتاب چند فصلی آسان برایش بگیرید. کتاب را با هم بخوانید تا وقتی که مجبور شوید برای جواب دادن تلفن یا درست کردن شام او را ترک کنید، ولی سعی کنید تا پیش از آن، حداقل یک چهارم کتاب را برایش خوانده باشید تا ذهن او را درگیر کنید. بعد به او بگویید که الان وقت تنهایی کتاب خواندن او است. انتخاب با خودش است. ببینید که میخواهد همان کتابی که شما برایش انتخاب کردهاید را ادامه دهد یا یک کتاب دیگر بردارد؟ اکثر بچهها همان کتاب را بدست میگیرند و خودشان تا آخر میخوانند. (اما اگر این کار را نکرد، باید به یک مرحله قبل برگردید یعنی خواندن کتابهایی که کمیساده تر هستند). همچنان به انتخاب کتابهای جذابتر و کمیدشوارتر ادامه دهید.

- از کتابهای کمیک (مصور) هوشمندانه برای جذب بچههایی که تمایلی به مطالعه ندارند استفاده کنید
برخی از بچهها، شروع جهشی فوق العاده ای به کمک کتابهای کمیک دارند که خیلی کمتر از کتابهای چند فصلی، برایشان ترسناک است. به عنوان مثال، سری کمیکهای کالوین وهابز، نوشته بیل واترسون و ماجراهای تن تن در میان کودکانی که دامنه واژگان قوی ای دارند بشدت محبوب است.
- خودتان هم اهل کتابخوانی باشید
برای فرزندتان، یک الگو باشید. اگر کودکتان، هیچوقت شما را در حال مطالعه نبیند، چرا باید خودش جذب آن شود؟ میتوانید سر میز شام، در مورد کتابهایی که هر کدام در حال خواندن آن هستید با هم صحبت کنید. وقتی یکی از والدین، کتابی را برای کل خانواده بخواند، زمان کتابخوانی خانوادگی برای همه نهادینه خواهد شد. با بزرگتر شدن بچهها، آنها هم میتوانند نقش فرد کتابخوان را بر عهده بگیرند و یا اینکه کتاب را نوبتی دست به دست کنید و هر یک از اعضاء خانواده، بخشی از آن را بخواند.
- استفاده از دستگاههای دیجیتال را محدود کنید
خواندن کتاب به هیچ وجه، قدرت رقابت با جذابیت تماشای تلویزیون را ندارد. با وجود چنین گزینه ای، اکثر بچهها، خواندن کتاب را آنقدر که باعث تبدیل شدن آن به یک عادت روزانه شود، انتخاب نمیکنند. و خیلی زود، بچهها عادات دیگری برای ریلکس کردن و استراحت پیدا میکنند و خواندن کتاب هم از نظر آنها، کاری است که بقیه مردم انجام میدهند. شاید مهمترین کاری که میتوانید برای ترغیب بچهها به خواندن کتاب انجام دهید این است که تا مهارتهای خواندن شان کامل نشده، تماشای تلویزیون را برایشان محدود یا ممنوع کنید.
در این مقاله ما سعی کردیم به اهمیت کتاب خواندن کودکان و نحوه علاقه مند کردن آنها به کتاب خواندن بپردازیم، امیدواریم که مفید بوده باشد. برای خواندن مطالب به روز فرزندپروری مجله کودک، تیم آموزشی و پژوهشی آی قصه را دنبال کنید.
ارسال یک پاسخ
مشاهده نظرات